chaggal kimi yashamiyakh hayatta yashirikh yashiyakh janavar kimi

ben turkam

ريشه نام اروميه

+0

بؤلوم :

اين درياچه را در زبان سرياني ارميا، در ارمني اُرمي، در عربي ارميه، در فارسي و تركي عهد عثماني اروميه URMU GÖLÜ نوشته‌اند.
نام مذكور ايراني به نظر نمي‌رسد. مؤلفان دربارة نام اين درياچه به گونه‌هاي مختلف داوري كرده‌اند:
پورداود نام اورميه را تركيبي از دو واژة آرامي «اور» به معناي شهر و «مياه» به معناي آب نوشته‌است. در هزوارش پهلوي، نوشتة آرامي «مياه» آب خوانده مي‌شود، ولي در شهر ناميدن «اور» جاي ترديد است. «اور» در زبان عربي به معناي نور آمده‌است...
مينورسكي با تكيه به متني سرياني كه در آن اسم مكاني به نام ارميت در كنار درياچه مزبور آمده‌است، نام اورميه را «ارميه» (ارميا) و به‌ظاهر سرياني خوانده‌است.
اين‌نام در متون اسلامي به صورت اُرميه و اُرمي آمده‌است. مردم محلي درياچة مزبور را اورمي مي‌نامند.
برخي مؤلفان ترك اين درياچه را اروميه يا روميه نوشته، و چنين پنداشته‌اند كه منسوب به روم شرقي است.اين نظر در همة موارد قاطع نيست، زيرا در نوشته‌هاي برخي مؤلفان معاصر ترك نيز نام درياچه به صورت اورميه آمده‌است (در متون كهن ايراني نام اين درياچه به صورت چيچست با ياء مجهول آمده‌است) واژه اوستايي چيچست به معناي درخشنده و شفاف است گمان مي‌رود شوري و ذرات نمك فراوان موجب درخشندگي آن شده باشد. مؤلفان عهد اسلامي اغلب از شوري آب اين درياچه ياد كرده‌اند. در شاهنامه فردوسي و در نسخه‌اي از نزهة القلوب نام چيچست به صورت خنجست آمده‌است (بارتولد، كه آن را تصحيف همين اسم دانسته‌اند). از ديگر نامهاي كهن اين درياچه، كبودان است.
استرابن كه در حدود سده ۱م مي‌زيسته، اين درياچه را كپوتا نوشته‌است. پورداود معتقد است نام دو هزار ساله كپوتا بايد از واژه كپوت (كبود) در زبان پارسي باستان باشد. در منابع اسلامي نيز اين نام به صورت درياي كبوذان و كبودان آمده‌است. درياچه اورميه را درنوشته‌ها به نام جزيره‌هاي درون آن نيز خوانده‌اند. يكي از اين جزيره‌ها كبودان است. شايد نام جزيره از نام درياچه و يا به عكس گرفته شده باشد.
پورداود نام جزيره را برگرفته از نام درياچه دانسته‌است.
بطلميوس نام درياچه را مارگيانه (مانتيانه، به احتمال مراغه) نوشته‌است.
هرودت از قومي با نام ماتينوي ياد كرده كه به نام مانتيانه نزديك است مينورسكي نام مانتيانه را با نام مانّاها كه در حوالي اين درياچه مي‌زيسته‌اند، نزديك دانسته‌است ابوالفدا درياچه مزبور را «بحيرة تلا» ضبط كرده، دژي را نيز بر كوهي در اين درياچه به همان نام ناميده، و مدعي شده‌است كه هلاكو اموال خود را در آن دژ نهاده بود.
طبري از دژ نام برده، و نوشته‌است كه محمد بن بعيث در ۲۲۰ق به دژي در ميان اين درياچه كه شاهي ناميده مي‌شد، رفت.
پورداود مي‌نويسد كه اين درياچه را گاه به نام يكي از جزيره‌هاي بزرگ كوهستاني آن كه «شاهي» نام دارد، درياچة شاهي خوانند.
حمدالله مستوفي آن را به نامهاي بحيرة چيچست، درياي شورِ طسوج (طروج) ناميده‌است.
اين درياچه را اصطخري «بحيرة الشراة» نيز ناميده كه به معناي درياچة خوارج است. اين نام به احتمال از آنجا ناشي شده كه به نوشتة ياقوت در كوه جزيرة وسط درياچه، دژي استوار وجود داشته كه ساكنانش بر واليان آذربايجان عاصي بوده‌اند. محتمل است اين همان جزيرة شاهي يا شاهو باشد كه طبري (همانجا) از آن ياد كرده، و رشيدالدين آن را «شاهوتله» نوشته‌است.

یازار : atababak دوشنبه 11 آذر 1392 | باخیش لار (0)

آنا یارپاق

آرشیو

turk

ایلگی

آختاریش

 

بؤلوم لر

 

یولداش لار

سون یازیلار

تاريخچه هفت هزار ساله زبان تركي در آزربايجان

نام هاي پسرانه تركي پرطرفدار

نام هاي دخترانه تركي پرطرفدار

عيد نوروز ميراث توركان

بابك خرمدين

ريشه نام اروميه

orum goli

turk

فوتبال بازي هزار ساله تركان

آرشيو

آبان 1393

آذر 1392

خرداد 1392

باغلانتی لار

سرگرمي و تفريحي صداي اذربايجان

سورغو

دومين شهر پر جمعيت ترك نشين كدام شهر است؟







سایغاج

ایندی بلاق دا :
بو گونون گؤروشو :
دونه نین گؤروشو :
بو آیین گؤروشو :
بوتون گؤروش لر :
یازی لار :
باخیش لار :
یئنیله مه چاغی :

ایمکان لار

RSS 2.0